به گزارش روابط عمومی قرارگاه مردمی تحول اجتماعی شهید اسداللهی روز اول اولین نشست هادیان تربیتی قرارگاه مردمی تحول اجتماعی شهید اسداللهی در شهر تهران برگزار شد. در این نشست هادیان تربیتی استانهای کشور، آقای نورمحمدی و دیگر مسئولان قرارگاه حضور داشتند و در ضمن تبیین برنامهها و گفتمان قرارگاه، فضای پرسش و پاسخ نیز برای حضار فراهم آمد. در روز اول نشست هادیان تربیتی به غیر از آقای نورمحمدی، آقای محمد میرزایی مسئول راهبردی بنیاد خاتم الاوصیاء (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز برای حضار حول بحث نهضت سازی سخنرانی نمود.
در بخش اول نشست ابتدا به امر آقای فرزاد مهدوی مقدماتی را برای حضار ارائه کرد و سپس آقای نورمحمدی صحبتهایش را با تبیین مبانی انقلاب و گفتمان قرارگاه آغاز نمود. او در ابتدای سخنرانی خود با نگاهی انتقادی به تجربهی پنجسالهاش در حوزهی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی اذعان کرد که اکنون، پس از پنج سال کار، تازه دریافته که ابعاد مسئله را آنچنان که باید، درنیافته بوده است. او سخنان خود را مرور و بازخوانیای از تجربهی پنجسالهی خود عنوان کرد.
وی با تأکید بر مبانی تربیتی انقلاب اسلامی، به نگاه امام خمینی (رحمة الله علیه) اشاره کرد و گفت: انقلاب اسلامی با نگاه تربیتی امام آغاز شد و به پیش رفت. امام با الهام از آیهی شریفهی«قُلۡ إِنَّمَآ أَعِظُكُم بِوَٰحِدَةٍۖ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثۡنَىٰ وَفُرَٰدَى...» (آیه 46 سوره سبأ) به دنبال حرکت مردمی و تربیت در بستر عمل بود. او شبکهای از علما را در استانها فعال کرد و بستری فراهم آورد تا همهی اقشار، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، در دفاع مقدس مشارکت کنند؛ تجربهای که موجب تربیت و رشد افراد در میدان عمل شد.
آقای نورمحمدی تأکید کرد که الگوی حرکت امروز نیز باید همان الگوی امام باشد. او توضیح داد که قرار نیست صرفاً برای یک قشر خاصی (مذهبی، حزباللهی و...) پایگاه تربیتی ایجاد شود، بلکه تربیت باید فراگیر و اجتماعی باشد.
او به سخنان رهبر معظم انقلاب در 2 اردیبهشت 1392 اشاره نمود و گفت: رهبری در آن بیانات بر دو نکته کلیدی تأکید داشتند؛ نخست حرکت چراغخاموش و دوم پرهیز از ورود به بازیهای سیاسی. این دو اصل باید راهنمای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی باشد.
در ادامه، نورمحمدی بر ضرورت پیوند میان کار فرهنگی و اجتماعی تأکید کرد. به گفتهی او، حرکت و قیام دادن نوجوانان باید بر پایهی شناخت صورت بگیرد و شناخت، مقدمهی هر گونه فعالیت تربیتی است. از این رو، استفاده از ظرفیتهای برنامههایی همچون راهیان نور برای ایجاد این شناخت، بسیار مهم تلقی میشود.
او نمونهای از این تربیت اجتماعی را در استان گلستان عنوان کرد، جایی که گروهی از نوجوانان با دغدغهی اجتماعی، وارد مبارزه با آسیبهای ناشی از ضایعاتیها شدند و با ابتکار خود، باعث ایجاد تحول در آن منطقه آسیبزا شدند.
مسئول قرارگاه تحول اجتماعی شهید اسداللهی دو نقطه اصلی برای تربیت نوجوان را معرفی کرد: نقطه اول امام حسین (علیهالسلام) هست و تمام این نمونهها مانند راهیان نور، هیئت، اربعین و... ذیل این عنوان قرار میگیرند و دوم اعتکاف؛ به باور او، در این دو فرایند تحول و رشد در فرد آغاز میشود و سپس هادیان و مربیان برای تثبیت و ارتقای این فرایند برنامهریزی و تلاش کنند.
او سخنانش را اینگونه ادامه داد که باید نوجوانان بیشتری وارد این فرآیند شوند و هر محله به مثابه یک جبههی تربیتی عمل کند. به همین دلیل، لازم است شبکهای از تشکلهای فعال در محلات شناسایی و سازماندهی شود.
آقای نورمحمدی کشف و یا ایجاد تشکلهای خرد در محلات را بسیار ضروری دانست و ذیل بیانات حضرت آقا این نکات را برای حضار تبیین نمود: باید در هر محله جستجو کرد که آیا حتی دو یا سه نوجوان دغدغهمند در حوزههایی مثل قرآن، رسانه، هنر، موسیقی، اعتیاد، مسائل جنسی و... وجود دارند یا خیر . اگر چنین افرادی وجود دارند باید آنها را کشف کرد، و اگر نیستند باید زمینهی ظهور و رشد آنها را ایجاد کرد تا بتوانند در همان حوزهای که دغدغهمند آن هستند امور را پیش ببرند.
او در ادامه نقدی را به نظام آموزشی وارد دانست و از . وی معتقد است که نظام فعلی غیر از مسئله بیش از اندازه طولانی بودن، بیش از آنکه به تهذیب و تربیت بپردازد، صرفاً به آموزشهای نظری و گاه غیرضروری محدود شده است و همین خلأ تربیتی، آسیبهای جدی در سطوح مختلف جامعه ایجاد کرده است.
مسئول قرارگاه تحول اجتماعی شهید اسداللهی با اشاره به مفهوم «کف نفس» یا همان کنترل نفس در آموزههای اسلامی، این ویژگی را یکی از ارکان اصلی تربیت دانستند. وی عنوان کرد که غربیها این مفهوم را با عنوان خودکنترلی طرح کردند؛ در حالی که قرنها قبل اسلام روی این مسئله بهعنوان یکی از ارکان اصلی تربیت مانور داده بود و این نیز یکی از نقدهایی است که میشود به حوزه وارد کردن که اسلام خیلی از این مفاهیم مترقی را در حوزههای مختلف قرنها پیش طرح نموده اما حالا علم بشری آن مفاهیم را ارائه میکند و حوزه نتوانسته که این مسائل را از معارف دینی استخراج کند.
وی هشدار داد که نبود تربیت صحیح باعث میشود جوامع در زمان بحران و فقدان نظارت، بهسرعت دچار فروپاشی اخلاقی شوند؛ چرا که پلیدیهای درونی که مهار نشدهاند، ناگهان بروز پیدا میکنند. از اینرو، برای شکلگیری یک نظام تربیتی مؤثر، باید ابتدا در سطح خرد وارد عمل شد. بهعنوان نمونه، ایجاد مجالس خانگی قرآن میتواند نقطه شروعی برای تربیت اجتماعی باشد؛ که در ادامه با گسترش و پیوند این هستههای کوچک، یک ساختار کلان و منسجم تربیتی شکل میگیرد.
او همچنین از بهکار بردن عناوینی چون «مدیران آینده» برای نوجوانان انتقاد کرد و این نوع خطابها را زمینهساز شکلگیری تکبر و خودبزرگبینی در ذهن افراد دانست. بهگفته او، انگیزه حضور در عرصههای اجتماعی و مسئولیتی باید از جنس خدمت باشد، نه میل به قدرت یا پست.
وی تأکید کرد که یکی از وظایف هادیان تربیتی این است باید برای همه مراحل زندگی نوجوانان، از مدرسه و دانشگاه تا ازدواج، برنامهریزی دقیق تربیتی صورت گیرد. او همچنین به اهمیت کار خالصانه و بینام و نشان اشاره کرد و گفت: باید بیاموزیم که بدون ریا و چشمداشت کار کنیم، حتی اگر نتیجه آن بهنام دیگران تمام شود.
در ادامه سخنرانی، آقای نورمحمدی به موضوع حرکت عمومی و مشارکت نوجوانان در مسائل مختلف اجتماعی پرداخت و آن را لازمه تربیت فعال و عمیق دانست. وی تصریح کرد که برای شکلگیری چنین تحرکی، باید بستر مناسب برای مشارکت آحاد جامعه فراهم شود. در همین راستا، تأکید کرد که در رأس امور باید افراد متعهد و مسئولیتپذیر قرار بگیرند، اما توجه داشته باشند که کار اصلی با مردم و در میان مردم از هر قشری اتفاق میافتد؛ چرا که تربیت واقعی در بستر عمل و تجربه اجتماعی شکل میگیرد.
در پایان، وی از ساختارهای سازمانی رسمی که گاهی به نام مردم اما بدون مشارکت واقعی آنان اجرا میشوند، انتقاد کرد. بهعنوان نمونه، اشاره کرد که اکنون حتی برگزاری موکبهای مردمی در مناسبتهایی چون ۲۲ بهمن نیز توسط نهادهای رسمی هدایت میشود و این رویکرد، فرصت تربیت حین عمل را از مردم میگیرد. او خواستار بازگشت به ساختارهای «مردمپایه» شد که در آن مردم بهصورت مستقیم در اجرا و اداره امور مشارکت دارند.